گروه شیطون بلاها؟؟؟ | ||
|
یک گل رز...یک عروسک....یک ساعت...اینا یادگاریای توان کنار من....ساعت و بستم به مچم....عروسک و زدم به دیوار....گل رو گذاشتم کنار عکست....حالا هر طرف که میرم تو کنارمی...تو همراهمی...وقتی تنها میشم به تو فکر میکنم....میگم چقدر بی وفا بودی که تنهام گذاشتی...اما وقتی چشای پر اشکم به مچم میوفته...میبینم نه تنهام نذاشتی هنوز کنارمی...هنوز باهام قدم به قدم میای...وقتی می رم کنار عکست تا باهات درد و دل کنم میبینم یه گل زنده کنارته...و این نشون میده تو هنوز تو قلب من زنده ای...وقتی برقا رو خا موش میکنم تا به تو فکر کنم چشمم به عروسک روی دیوار میوفته...یاده تو میوفتم....یاد خاطرات شیرین و تلخمون...یاد اون روز که بهم پشت پا زدی و رفتی...اون روز که برای همیشه تنهام گذاشتی...و من تنها و دریغ از یک همراه در این دنیای نا مرد و نا مهربون زندگی میکنم تا شاید یه همراهی کنار خود ببینم.... |
|
[ طراحی : ایران اسکین ] [ Weblog Themes By : iran skin ] |